فلک سیاره بخت من اندر اسمان گم شد
همایونی ، سهیلی داشتم اندر خزان گم شد
کشیدم تیره اهی از جگر ، اما نشان گم شد
زاندوه غمت ، در سینه ام راه فغان گم شد