یاد من باشد فردا دم صبح
جور دیگر باشم
بد نگویم به
هوا،
آب ،
زمین
مهربان باشم،
با مردم شهر
و فراموش کنم،
هر چه گذشت
خانه دل،
بتکانم ازغم
و به دستمالی از جنس گذشت ،
بزدایم دیگر،تار کدورت، از دل
مشت
را باز کنم، تا که دستی گردد
و به لبخندی خوش
دست در دست زمان
بگذارم