** درد دل عاشـق و معـشوق**
یه محیط گرم و صمیمی بین من و گنجیشکم** درد دل عاشـق و معـشوق**
یه محیط گرم و صمیمی بین من و گنجیشکمفراموشی..
وقتی که کودک بودم به من گفتند همه را دوست بدار.
حالا که از میان همه به یک نفر دل بستم
می گویند فراموشش کن...
خدا اون روزو نیاره ..چه برا شما وووچه برا من....
اگر روزى من مردم وتومرادوست داشتی
هر پنج شنبه به مزارم بیا وشاخه
گل سرخی برایم بیاور تا آن شاخه
گلی که به تو دادم به خاطر بیاورم ..
ولی اگر تو مردی من فقط یک بار
سر قبرت خواهم آمد وآن دسته
گل سفیدى که باخون خودم سرخ خواهم کرد
به توهدیه میکنم ودرکنارتوعاشقانه
جان میدم
منو ببخش...
دردت به جونم قهر نکن
هر چی که گفتم باور نکن
این دل تازه عاشق و نشکن و پرپر نکن
یه ذره عمر کوتاه ارزش قهر نداره
وقتی که از یه لحظه اش آدم خبر نداره
با بی محلی و قهر زندگی رو نکن زهر
هر دو تامون می دونیم آشتی کنونه آخر
دریغا.....
دریغا که بار دگر شام شد
سراپای گیتی سیه فام شد
همه خلق را گاه آرام شد
مگر من، که رنج و غمم شد فزون
جهان را نباشد خوشی در مزاج
به جز مرگ نبود غمم را علاج
ولیکن در آن گوشه در پای کاج،
چکیده است بر خاک سه قطره خون
..کاشکی یاد بگیریم..
کاشکی ما یاد بگیریم توی سکوت
میشه آواز رهایی رو سرود
تنها بایه نیم نگاه گرم میشه
یخ و برف بعضی قلبا رو زدود
..زیباترین قلب..
نمی دونم چرا هیچکس به این مسئله فکر نمی کنه وقتی
عشقی بین دو نفر برقرار میشه اتفاق ساده ای نیفتاده که
بشه ساده از اون گذشت کاشکی همه به این مسئله توجه
می کردند که عاشق قلبشو به عشقش هدیه می ده و اگر
چه چیزی از عشقش نگیره اون قلب همیشه یه جای
خالی رو روی خودش احساس می کنه !!!!
خریت
خریت مرتفع کوهی خطرناک
ندارد خر ز بالا رفتنش باک
چو بر اوجش رسد هر کس که خر شود
بیافتد با کمر ،جانش به در شد
زندگی ازت شکوه دارم...مگر
زند گی
را دوسـت دارم به شـرط آن که..... ز..آن زندان نباشد
..ن ..آن ندامت نباشد
..د..آن در ماندگی نباشد
..گ..آن گورستان نباشد
..ی..آن یاس نباشد
با تو هستم ..با من باش
|
دستم را به تو می دهـم قلبم را به تو می دهم و شانه هایم که مپرس دیگر با من غریبه اند و تمامی لحظه ها تو را می خواهند دستت را به من بده، قلبت را به من بده، سرت را به روی شانه هایم بگذار و بگذار که عطر نفس هایت را میان همدیگر قسمت کنیم...
.... بازم خدا جونم شکرت....
| |
..زیبا ترین بهار پایان انتظار است..
به نام خدایی که ابر ها را می گریاند تا گلها بخندند
خدایی که
شقایق را آفرید پس تا شقایق هست زندگی باید کردامروز در آخرین روز از بهار سر سبز چشم انتظاری منم تموم شد
بهاری رو که با نا امیدی شروع کردم اما بازم خدا جون نخواست
منو نا امید ببینه و در آخرین روز از اولین فصل منو تنها نذاشت
و باز بهم امید داد، بهم نوید دوباره بودن،دوباره زیستن و.......
من که از چشم انتظاری بیرون اومدم خدا کنه
هیچ کس تو دنیا چشم انتظار نمونه
خدا جونم شکرت
واقعا راسته که می گن::
((زیبا ترین بهار پایان انتظار است))
انتخاب دوست
برای دوسـتی کسـی رو انتخاب کن که انقدر دلـش بزرگ باشـه،
تا واسه ایـنـکه تو قـلبـش جا شـی،مجبـور نـشی
خـودتو کوچـیـک کنی!