** درد دل عاشـق و معـشوق**

یه محیط گرم و صمیمی بین من و گنجیشکم

** درد دل عاشـق و معـشوق**

یه محیط گرم و صمیمی بین من و گنجیشکم

گلویم

نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد ...


نمیخواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت؟...


ولی بسیار مشتاقم، که از خاک گلویم سوتکی سازد...


گلویم سوتکی باشد بدست کودکی گستاخ و بازیگوش ...


و او یکریز و پی در پی، 


دم گرم خوشش را در گلویم سخت بفشارد...



و خواب خفتگان خفته را آشفته  تر سازد...


بدین سان بشکند در من، سکوت مرگبارم را ...