** درد دل عاشـق و معـشوق**

یه محیط گرم و صمیمی بین من و گنجیشکم

** درد دل عاشـق و معـشوق**

یه محیط گرم و صمیمی بین من و گنجیشکم

ندیدن


ندیدن خودش یه درد اما دیدن یه گناهِ

این که تو پیشم می مونی حتی فکرش اشتباه

عهدامون بدون علت می شکنه تو گنج سینه

گُلای پژمرده میگن رسم عاشقی همینه

خاطرات با تو بودن تنها یادگاریاته

اما این بازم زیادِ واسه اون که پابه پاته

 

نظرات 5 + ارسال نظر
سمانه پنج‌شنبه 2 شهریور 1385 ساعت 03:33 ب.ظ http://www.blue-lover-yass.blogsky.com

دوست گرامی وبلاگ زیبا و جالبی دارید . امیدوارم موفق باشید.

یه دوست پنج‌شنبه 2 شهریور 1385 ساعت 03:41 ب.ظ http://www.muchmoney2005.blogfa.com

سلام ... سلام ... سلام

ما برای خرید از اینترنت و کسب درآمد روزانه، در یک وبلاگ محیطی شفاف و ساده برایتان مهیا نموده ایم... شانسی که شاید دیگر سراغ شمانیاید !!!!!!

سایت ایرانی که در حال حاضر بزرگترین بانک اطلاعات کتب ایران را دارا می باشد و همچنین دارای فروشگاه اینترنتی از محصولات مصرفی مورد نیاز می باشد که شما میتوانید از خریدی که انجام میدهید پورسانت کسب کنید و نیز به میزان فعالیت خود درامدی از 10 تا 50 هزار تومان در روز رو بدست آورید...
( هماهنگ با قوانین مجلس ) WWW.IRANBIN.COM

راستی اینو هم گفته باشم که نقد کردن پورسانت به وسیله واریز پول به حساب
بانکی شخصی انجام می گیرد که در هیچ سیستمی نیست ///....////....////

ضمنا ثبت نام رایگان هست ، می تونید با خیال راحت عضو شده ، وارد سیستم شوید و کارتونو شروع کنید...( همیشه و قدم به قدم ، همراه شما خواهیم بود )
MuchMoney2006.Blogsky.Com ( ایران ---- ر یا ل )

یا حق

آتنا پنج‌شنبه 2 شهریور 1385 ساعت 04:13 ب.ظ http://www.partenon.blogsky.com

دوست خوبم سلام:
خاک در اندیشه ی باران نبود
هیچ نشانی ز بهاران نبود
بال و پر چلچله ها خسته بود
پنجره ی باغ خدا بسته بود
شب چه شبی بود!
شکوه آفرین
چشم به راه تو زمان و زمین
شهر اگر تیره و تاریک بود
لحظه ی لبخند تو نزدیک بود
تا تو فرود امدی از اوج نور
روح زمین تازه شد از موج نور
از نفس گرم تو گل جان گرفت
باغ طراوت سرو سامان گرفت
سبز شد از لطف تو صحرا و دشت
قافله ی چلچه ها باز گشت
آمدی و زمزمه آغاز شد
روزنه ای روبه خدا باز شد
امدی و نوبت فردا رسید
فصل شکوفایی کلها رسید
عاشقانه هایم از حالا مقدمت را گرامی میدارد.


امیر پنج‌شنبه 2 شهریور 1385 ساعت 07:44 ب.ظ http://www.xload.blogsky.com

وقتی متولد شدیم آسمان بی رنگ بود
وقتی رشد می کردیم درختان جوانه زدند
وقتی که بالغ شدیم شکوفه بر شاخه نشست
وقتی جوان شدیم تابستان بود درختان به بار نشستند
وقتی که عاشق شدیم آسمان تپید ...
وقتی که از هم دور شدیم برگ هم روی درخت تاب نیاورد

به ما هم سر بزن. موفق باشی

یلدا جمعه 3 شهریور 1385 ساعت 10:20 ق.ظ http://www.yalda222.blogfa.com

سلام
مرسی سر زدی
اما آخریش نباشه ها
من آپم دوست داشتی بیا
بای بای

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد